مفاهیم اساسی قیمتگذاری عمده در فروش
درک نقش قیمتگذاری عمده در توزیع HA
هنگامی که شرکتها قیمتهای پایینتری برای سفارشهای بزرگتر ارائه میدهند، در واقع سعی دارند مشتریان را متقاعد کنند تا در یک زمان بیشتر خرید کنند. به طور خاص برای عمدهفروشان، چندین دلیل وجود دارد که قیمتگذاری عمده بسیار خوب عمل میکند. اول از همه، این کار به فروش سریعتر موجودی کمک میکند، که به معنای ورود منظم پول به جای ماندن آن در انتظار فروش است. از نظر ریاضی این موضوع زمانی معقولیت بیشتری پیدا میکند که انبارها با محصولات فراموششده و گرد و غبار پوشیده پر نباشند. خردهفروشان میتوانند فضا را سریعتر خالی کنند، هزینههای انبارداری را کاهش دهند و از ایجاد شدن موجودی منسوخ شده جلوگیری کنند. زاویه دیگری نیز وجود دارد. مردم تمایل دارند احساس کنند وقتی خرید عمده میکنند، معامله بهتری داشتهاند، حتی اگر صرفهجویی واقعی همیشه چندان قابل توجه نباشد. این روانشناسی دقیقاً به دست بازیگرانی که به دنبال افزایش فروش حجمی در بازارهای مختلف هستند، میدهد.
هنگامی که شرکتها قیمتگذاری عمده ارائه میدهند، هم پول خود را ذخیره میکنند و هم مشتریان میتوانند با خرید حجم بیشتری از کالا، معاملات بهتری داشته باشند. هرچه محصولات سریعتر از قفسهها خارج شوند، فضای بیشتری برای موجودی جدید یا بهروزرسانی سیستمهای انبارداری فراهم میشود، که این امر به حفظ جریان پول در کسبوکار کمک میکند. بسیاری از عمدهفروشان به این روش پایبند هستند، چون این روش از دو نظر مالی کارآمد است. خردهفروشان از دریافت کالا با نرخ پایینتر به ازای هر واحد استقبال میکنند و توزیعکنندگان نیز میتوانند درآمدهای خود را بهصورت پایدار حفظ کنند، بدون اینکه مجبور باشند به دنبال هر سفارش کوچک بروند. شاید همین دلیل باعث شده است که بسیاری از کسبوکارها همچنان به شدت به تخفیفهای حجمی اتکا کنند، با وجود تمام تغییراتی که امروزه در مدیریت زنجیره تأمین رخ میدهد.
چرا قیمتگذاری عمده رشد کسبوکار را برای فروشندگان عمده تقویت میکند
قیمتگذاری عمده واقعاً به رشد کسبوکارها کمک میکند، بهویژه برای عمدهفروشانی که با حجمهای بزرگ کالا سروکار دارند. زمانی که شرایط بازار مناسب باشد، ارائه تخفیف برای خریدهای عمده باعث میشود مشتریان در یک زمان مقدار بیشتری محصول بخرند. این موضوع به معنای درآمد بیشتر و شانس بهتر برای ورود به رابطه با مشتریان جدید است. مواقعی را در نظر بگیرید که رقابت باعث کاهش قیمتها از طریق معاملات عمده میشود. عمدهفروشان اغلب متوجه افزایش قابلتوجهی در اعداد فروش خود میشوند. برخی از شرکتها گزارش دادهاند که فروش آنها پس از اجرای استراتژیهای هوشمندانه قیمتگذاری عمده، بسته به نوع محصول و میزان حساسیت مشتریان به تغییرات قیمت، از 15 درصد تا حتی 30 درصد افزایش یافته است.
کارشناسان صنعت همواره درباره نحوه کارکرد واقعی قیمتگذاری عمده برای کسبوکارها صحبت میکنند. بسیاری از شرکتها پس از انتقال به این نوع روشهای قیمتگذاری، شاهد افزایش سود خود بودهاند. به عنوان مثال، شرکت جان در تامینکنندگان لوازم دستی سریعاً پس از ارائه تخفیف برای سفارشهای بزرگتر، فروش ماهانه خود را تقریباً ۴۰ درصد افزایش دادند. بیشتر عمدهفروشانی که از قیمتگذاری عمده استفاده میکنند، به سرعت شاهد گسترش عملیات خود هستند. مشتریان بیشتری از طریق درب ورودی به کسبوکار جذب میشوند، چون مردم دوست دارند برای خریدهای بزرگ، سود خوبی ببرند. علاوه بر این، وقتی محصولات بیشتری از انبار خارج میشود، یعنی پول بیشتری به حساب کسبوکار وارد میشود. برای هر کسی که یک عملیات عمدهفروشی را مدیریت میکند، یادگیری نحوه ادغام قیمتگذاری مبتنی بر حجم، دیگر تنها مفید نیست، بلکه یک ضرورت است اگر بخواهند در بازار امروز رقابتپذیر باقی بمانند.
*این جمله یک نظر کلی است؛ دادههای آماری خاص از منابع معتبر میتوانند بینش عددی دقیقی درباره روندهای رشد درآمدی مرتبط با قیمتگذاری عمده فراهم کنند.
عوامل کلیدی موثر بر تصمیمات قیمتگذاری عمده
تحلیل هزینه: مواد اولیه در مقابل هزینههای عملیاتی
درک اینکه چگونه قیمت مواد اولیه به آنچه مشتریان در نهایت در فروشگاهها پرداخت میکنند، ارتباط دارد، در تعیین قیمت مناسب بسیار مهم است. چیزهایی که تولیدکنندگان میخرند، بر محاسبات سود یا زیان آنها تأثیر میگذارد و پایهای برای قیمتگذاری عمده به شمار میرود. وقتی هزینه این مواد بالا یا پایین میرود، چه اتفاقی میافتد؟ قیمت نهایی محصولات هم تغییر میکند. نباید فراموش کرد که هزینههای دیگری نیز وجود دارند. چیزهایی مثل نگهداری موجودی کالا و حمل و نقل محصولات، هزینههای واقعی دارند و به شدت بر نحوه قیمتگذاری شرکتها تأثیر میگذارند، بیتفاوت به اینکه در بازارهای مختلف چه اتفاقی میافتد. تمام این اعداد و ارقام با هم، هسته اصلی فرمولهای قیمتگذاری را تشکیل میدهند که توزیعکنندگان از آنها برای ادامه کسب و کار بدون ورشکستگی استفاده میکنند. بررسی دقیق این عناصر به کسبوکارها کمک میکند تا متوجه شوند قیمتها در آینده چگونه حرکت خواهند کرد تا در شرایط رقابتی سخت عقب نمانده باشند.
دانش قیمتگذاری و تقاضای بازار
تغییرات در آنچه مردم میخواهند بخرند واقعاً نحوه تعیین قیمت عمدهفروشی را تحت تأثیر قرار میدهد. اگر چیزی ناگهان محبوب شود، شرکتها اغلب قیمتها را افزایش میدهند زیرا میدانند مشتریان زمانی که کمبود عرضه وجود دارد، حاضرند هزینه بیشتری بپردازند. اما وقتی علاقه به یک محصول شروع به کاهش میکند، فروشگاهها باید قیمتها را کاهش دهند یا فروشهای ویژه داشته باشند تا قبل از اینکه کالا منقضی شود، موجودی انبار را خارج کنند. دقت در قیمتهای رقبا نیز اهمیت دارد. گاهی اوقات بررسی اینکه چگونه سایر کسبوکارها قیمتهای خود را تنظیم میکنند، راهکارهای هوشمندانهای برای ارائه پیشنهادات بهتر به خردهفروشان بدون از دست دادن سود فاش میکند. به عنوان مثال همین کافهها را در نظر بگیرید که در ماههای زمستان قیمتها را کاهش دادند اما دوباره در تابستان وقتی گردشگران بازگشتند، قیمتها را افزایش دادند - این رویکرد واقعی نشان میدهد که چرا پیگیری روندهای بازار، مزیت رقابتی قابل توجهی برای پیشی گرفتن از رقبا فراهم میکند.
اهداف حاشیه سود برای عملیات پایدار
در راهاندازی یک کسبوکار عمدهفروشی بهصورت پایدار، تعیین اهداف مناسب برای حاشیه سود بسیار مهم است. اعداد واقعی به شدت به نوع محصولاتی که فروخته میشوند بستگی دارد، چون برخی اقلام بهصورت ذاتی سود بهتری نسبت به دیگر اقلام فراهم میکنند. یافتن نقطه شیرینی که در آن قیمتها حاشیه سود را حفظ میکنند اما همچنان مشتریان را جذب میکنند، برای ماندگاری در کسبوکار در بلندمدت بسیار حیاتی است. یکی از رویکردهایی که بسیاری از شرکتها مفید میدانند، استراتژیهای قیمتگذاری مبتنی بر ارزش است که در واقع به این معنی است که کالاها به قیمتی فروخته شوند که مشتریان ارزش آن را احساس کنند، نه اینکه قیمتها بهصورت تصادفی افزایش یابند. بررسی استانداردهای صنعتی و صحبت با افراد متخصص به عمدهفروشان کمک میکند تا بفهمند چه حاشیههایی در عمل کاربردی هستند و دیگر نیازی به حدسزنی نباشد. حفظ این اعداد هدف در بازه مناسب، ثباتی را فراهم میکند که به کسبوکار اجازه رشد مناسب را میدهد و از دام کمقیمتی بیش از حد یا گرانفروشی بیش از حد بازار جلوگیری میکند.
راهکارهای موثر برای موفقیت در قیمتگذاری عمده
تخفیفهای حجمی برای تشویق سفارشهای بزرگتر
تخفیفهای حجمی برای افزایش سفارشهای مشتریان و فروش کلی شرکت بسیار موثر هستند. معمولاً کسبوکارها در این زمینه پیشنهادات مختلفی ارائه میدهند. برخی از آنها از قیمتگذاری طبقهبندی شده استفاده میکنند که در آن مشتریان با خرید بیشتر، نرخهای بهتری دریافت میکنند. دیگران ممکن است فقط یک تخفیف ثابت ارائه دهند، به شرطی که مبلغ خرید به یک حد مشخصی برسد. روانشناسی این موضوع نیز جالب است. بیشتر خریداران احساس میکنند که یک سود حقیقی از خرید عمده دارند، وقتی پساندازهای بیشتری را مشاهده میکنند. همچنین مسائل مربوط به لجستیک حملونقل نیز نقش بزرگی در اجرای موفقیتآمیز این قراردادهای عمده دارد. شرکتهایی که راهکارهایی برای کاهش هزینههای حملونقل در حالی که تحویل کالا سریع باقی میماند پیدا میکنند، میتوانند این صرفهجوییها را به مشتریان منتقل کنند. این موضوع برای سفارشهای بزرگتر منطقیتر است، چون همه از کاهش هزینههای حملونقل به ازای هر واحد کالا بهره میبرند.
مدلهای قیمتگذاری پویا برای انعطافپذیری در بازار
قیمتگذاری پویا به کسبوکارها این امکان را میدهد تا هنگام تغییر بازار یا نوسان تقاضا به سرعت واکنش نشان دهند. برای اجرای صحیح این روش، شرکتها به ابزارهای فنی خوبی نیاز دارند که بتوانند اتفاقات را بهصورت زنده دنبال کنند تا بتوانند قیمتها را با تغییر شرایط تنظیم کنند. هدف اصلی این است که در برابر رقبا پیش بیفتند و در عین حال درآمد خود را حفظ کنند. بسیاری از خردهفروشان این استراتژی را قبلاً پذیرفتهاند. به عنوان مثال فروشگاههای آنلاین، که اغلب الگوریتمهایی در پسزمینه اجرا میکنند تا قیمت محصولات را بهصورت خودکار بر اساس مقدار موجودی و سلیقهی مشتریان در هر لحظه تنظیم کنند. این کار به آنها کمک میکند تا موجودی انبار خود را بهخوبی مدیریت کنند و از از دست دادن سودهای احتمالی جلوگیری کنند.
تنظیمات مبتنی بر رقبا بدون کاهش حاشیه سود
قیمتگذاری عمده که رقبا را در نظر میگیرد، برای حفظ رقابتپذیری بسیار مهم است، اما رسیدن به آن بدون اینکه حاشیه سود از بین برود، کار دشواری است. بررسی اینکه دیگران چه قیمتی را اعمال میکنند، اطلاعات خوبی در مورد محل تنظیم قیمتها فراهم میکند. اما وقتی شرکتها قیمتها را خیلی دقیق با یکدیگر تطبیق میدهند، اغلب به فروش پایینتر از هزینه یا فقط با سود بسیار کم منجر میشود. شرکتهای هوشمند با رویکردهای مختلف، سود خود را حفظ میکنند و در عین حال قیمتهای رقابتی ارائه میدهند. برخی از آنها ممکن است خدمات اضافی را به همراه محصولات خود ارائه دهند، برخی دیگر روی تولید محصولات با کیفیتتری که ارزش پرداخت قیمت بیشتری را دارند، تمرکز میکنند. فروشندگانی که ویژگیهای منحصر به فرد خود را برجسته میکنند، قادرند قیمتهای بالاتری را نیز اعمال کنند، چرا که مشتریان ارزش واقعی را در آن میبینند. حتی در شرایطی که رقابت تشدید میشود، این نقاط فروش منحصر به فرد به حفاظت از سود کمک میکنند.
محاسبه قیمت عمده بهینه شما
تجزیه و تحلیل گام به گام فرمول قیمت عمده
تعیین درست قیمت عمدهای اهمیت زیادی دارد، به خصوص اگر شرکتها بخواهند در هنگام فروش حجم بالایی از کسب و کار سودآوری خود را حفظ کنند. بیشتر افراد این کار را با جمع کردن هزینههای ثابت و هزینههای مواد اولیه و سپس اضافه کردن یک درصد سود انجام میدهند. بیایید این موضوع را تجزیه کنیم. هزینههای ثابت شامل چیزهایی مانند دستمزد کارکنان و مالیاتهایی است که بسته به سطح تولید تغییر چندانی نمیکنند. هزینههای مواد اولیه سادهتر هستند - فقط همان پولی است که به تأمینکنندگان برای خود کالاها پرداخت میشود. سپس درصد سودی که اضافه میشود، مشخص میکند چه مقدار پول اضافی به عنوان سود به قیمت اضافه شود. به عنوان مثال، پیراهنهای ارگانیک پنبهای را در نظر بگیرید. فرض کنید هزینه مواد هر پیراهن حدود ۱۰ دلار و هزینههای ثابت به ازای هر پیراهن تقریباً ۳ دلار باشد. اگر شرکت بخواهد حدود ۵۰ درصد سودآوری داشته باشد، تمام این اعداد در قیمت نهایی عمدهای لحاظ میشوند. محاسبه دقیق این اعداد به ایجاد یک برنامه قیمتگذاری کمک میکند که نه تنها روی کاغذ بلکه در عمل هم کاربرد داشته باشد.
در نظر گرفتن هزینههای عمومی و تخفیفهای عمده
هنگام تعیین قیمتهای عمده، منطقی است که هم هزینههای سربار و هم تخفیفهای عمده را در نظر بگیرید تا چیزی فراموش نشود و در عین حال قیمتها جذاب باقی بمانند. چیزهایی مثل قبض برق و حقوق کارکنان باید در آنچه از مشتریان دریافت میکنیم، لحاظ شوند، در غیر این صورت کسبوکار در آینده دچار مشکلات مالی خواهد شد. تخفیفهای عمده هم اهمیت دارند، چون سفارشهای بزرگتری از سوی مشتریان را تشویق میکنند بدون اینکه سود پایانی ما کاهش یابد. این همان چیزی است که بیشتر فروشندگان موفق در هنگام محاسبه اعداد خود انجام میدهند: ابتدا تمام هزینههای ثابت را در نظر بگیرید، سپس هزینههای متغیر را اضافه کنید، فراموش نکنید برای تخفیفهای حجمی فضا بگذارید و در نهایت مطمئن شوید که پس از تمام هزینهها، سود کافی باقی مانده است. این روش به شرکتها کمک میکند تا محصولات خود را به صورت رقابتی قیمتگذاری کنند، بدون اینکه از بقا در بلندمدت غفلت کنند، حتی اگر چه شرایط بازار اغلب تغییر کنند.
مطالعه موردی: بهینهسازی سود از طریق قیمتگذاری استراتژیک
استراتژیهای هوشمند قیمتگذاری در افزایش سود بسیار مهم هستند، چیزی که بسیاری از صاحبان کسبوکار از طریق تجربه و اشتباه یاد میگیرند. به یک خردهفروش آنلاین توجه کنید که نحوه قیمتگذاری محصولاتش را قبل و بعد از اعمال تغییرات استراتژیک تغییر داد. زمانی که سطوح قیمتگذاری مبتنی بر حجم فروش را معرفی کرد، درآمد خالص آنها در واقع به میزان قابلتوجهی افزایش یافت. بررسی اعداد واقعی فروش بهخوبی نشان میدهد که چگونه این تنظیمات قیمت به حاشیه سود بهتری تبدیل شدند. آنچه این مثالهای واقعی به ما یاد میدهند این است که قیمتگذاری صحیح بسیار اهمیت دارد. کسبوکارها باید بدانند مشتریان چه میزان از پرداخت را میپذیرند، زمان مناسب برای ارائه پیشنهادهایی که سفارشهای بزرگتری را تحریک میکنند را تشخیص دهند و در عین حال حاشیه سود خود را حفظ کنند. شرکتهایی که به قیمتگذاری استراتژیک وارد میشوند، اغلب متوجه میشوند که سود بسیار بیشتری نسبت به آنچه فکر میکردند ممکن است، کسب میکنند.
حفظ سودآوری در فروش عمده
تعادل بین قیمت رقابتی و حاشیه سود
در فروش حجمی، ترکیب درست بین چیزی که مشتریان حاضر به پرداخت آن هستند و چیزی که میتواند چراغها را روشن نگه دارد، اهمیت زیادی دارد. شرکتها باید راههایی پیدا کنند تا محصولات خود را جذاب نگه دارند، بدون اینکه در پایان ماه از دیدگاه مالی زیان زیادی متحمل شوند. بررسی مواردی مانند هزینه تولید، چیزی که مردم واقعاً میخواهند بخرند و قیمتهای رقبا به شناسایی این تعادل کمک میکند. با این حال، ورود به جنگ کاهش قیمتها بسیار خطرناک است. وقتی شرکتها تنها برای جذب مشتری قیمتها را برش میزنند، سودها به سرعت کاهش مییابند و هزینههای عملیاتی به طور غیرمنتظرهای افزایش پیدا میکنند. شرکتهای هوشمند با گسترش دامنه محصولات، سرمایهگذاری در پشتیبانی خوب از مشتریان یا به سادگی برجسته کردن دلایل ارزشمندی محصولاتشان در برابر قیمت بالاتر، دفاع خود را در برابر این شرایط تقویت میکنند. به عنوان مثال میتوان به Amazon Business اشاره کرد که تنها با قیمت رقابت نمیکند، بلکه سودهای انحصاری و گزینههای تحویل سریعتر را نیز ارائه میدهد. مدیریت مناسب تمام این عوامل به شرکتها کمک میکند تا از گرفتار شدن در چرخه مخرب کاهش قیمتها جلوگیری کنند و در عین حال برای خریدارانی که به دنبال ارزش هستند جذاب باقی بمانند.
تغییرات قیمت بلندمدت برای جابجاییهای بازار
بررسی منظم استراتژیهای قیمتگذاری به کسبوکارها کمک میکند تا با تغییرات بازار همراه شوند، در صورتی که میخواهند در فروش عمده در بلندمدت موفق باشند. بازارها همواره در حال تغییر هستند، بنابراین قیمتهایی که سال گذشته به خوبی کار میکردند، اکنون ممکن است به جای کسب سود، مشکلاتی را ایجاد کنند. کسبوکارها نیازمند توانایی تطبیق سریع با تغییرات اطراف خود هستند. ما شواهد زیادی را دیدهایم که شرکتها قیمتهای خود را بر اساس شرایط جدید بهروزرسانی نکردهاند و این امر منجر به کاهش سود یا عدم توانایی رقابت با سایر رقبا شده است. شرکتی را در نظر بگیرید که به خوبی عمل کرده است چون بهطور مداوم قیمتهای خود را تنظیم میکرده است. این شرکت در زمانهای سخت اقتصادی سهم بازار خود را افزایش داده است، صرفاً با معرفی گزینههای پرداخت متنوعتر و روشهای انعطافپذیرتر پرداخت. تدوین یک نوع برنامه برای انجام منظم بررسیهای قیمت و تغییرات لازم منطقی است. این برنامه باید شامل بررسی منظم شرایط بازار، پیگیری اقدامات رقبا و گوش دادن به بازخوردهای مشتریان درباره قیمتها باشد. چنین برنامهای مانند یک راهنما عمل میکند تا تغییرات قیمت قبل از بروز مشکلات انجام شود، اما همچنان هزینههای داخلی تولید را نیز در نظر گرفته شود. وقتی شرکتها از این دست رویکردها پیروی میکنند، قیمتهای آنها تمایل دارند پیشبینیکننده باشند، سودآور بمانند و بهتر با شرایطی که بازار در آینده پیش روی آنها قرار میدهد، هماهنگ شوند.